روانشناسی

وقتی ذهنت خسته است اما نمی‌دانی چرا

بر اساس مقاله‌ای از Popular Science

همه‌مان این حس را تجربه کرده‌ایم: روزهایی که مغزمان انگار در مه فرو رفته، تمرکز از دست رفته، حافظه‌مان ضعیف شده، و کوچک‌ترین کاری انرژی زیادی می‌طلبد. پزشکان به این حالت می‌گویند brain fog یا «مه ذهنی»؛ پدیده‌ای که بیش از هر چیز ریشه در استرس و اضطراب مزمن دارد.

بر اساس یافته‌های جدید، استرس طولانی‌مدت فقط روی خلق‌وخو اثر نمی‌گذارد، بلکه واقعاً ساختار و عملکرد مغز را تغییر می‌دهد. و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، حتی ساده‌ترین کارهای ذهنی مانند تصمیم‌گیری، خلاقیت و یادگیری دچار اختلال می‌شوند. اما نکته‌ی مهم‌تر این است که مغز می‌تواند بهبود یابد؛ اگر یاد بگیریم چگونه از چرخه‌ی اضطراب بیرون بیاییم.

مغز در حالت بقا

وقتی تحت استرس هستیم، مغز ما درگیر یک تناقض می‌شود: از یک سو باید منطقی فکر کند، و از سوی دیگر، احساس خطر می‌کند. در این حالت، سیستم عصبی سمپاتیک (بخش «بجنگ یا فرار») فعال می‌شود و اولویت را به بقا می‌دهد. خون و انرژی از نواحی مربوط به تفکر عمیق و تمرکز (مثل قشر پیش‌پیشانی) به بخش‌های قدیمی‌تر مغز که وظیفه‌ی واکنش سریع دارند منتقل می‌شود.

نتیجه؟ توانایی برنامه‌ریزی، تفکر خلاق و تمرکز پایین می‌آید. هر بار که استرس طولانی می‌شود، مغز به این «مد بقا» عادت می‌کند و خروج از آن سخت‌تر می‌شود. حتی در سطح فیزیولوژیک هم، استرس مداوم میزان کورتیزول را بالا می‌برد. این هورمون اگر زیاد تولید شود، باعث التهاب و آسیب به نورون‌ها در نواحی حافظه (مثل هیپوکامپ) می‌شود. به همین دلیل است که در دوران استرس، فراموشی، خستگی و حتی احساس بی‌معنایی شایع می‌شوند.

استرس خاموش؛ اضطرابی که خودت هم متوجهش نیستی

نویسنده‌ی مقاله توضیح می‌دهد که استرس لزوماً به معنای بحران یا حادثه نیست. گاهی مجموعه‌ای از عوامل کوچک و دائمی مثل اعلان‌های موبایل، فشار کاری، خبرهای منفی و مقایسه با دیگران، در مجموع اثر همان بحران را بر ذهن دارند.
بدنمان ممکن است آرام به نظر برسد، اما مغزمان در وضعیت آماده‌باش دائمی است.

این نوع استرس خاموش، خطرناک‌تر است چون متوجهش نمی‌شویم. فقط ناگهان می‌فهمیم که دیگر نمی‌توانیم تمرکز کنیم، کتاب بخوانیم یا از چیزهایی که قبلاً لذت می‌بردیم لذت ببریم.

راه‌های برگشت از مه ذهنی

مغز انعطاف‌پذیر است. یعنی حتی پس از دوره‌های طولانی استرس، می‌تواند دوباره بازسازی شود. اما برای این کار، نیاز به بازآموزی دارد؛ درست مثل عضله‌ای که مدتی کار نکرده باشد.

چند راه ساده ولی مؤثر که نویسنده پیشنهاد می‌دهد:

۱. تنفس عمیق و آهسته
چند دقیقه تمرکز بر تنفس، به‌طور مستقیم سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال می‌کند؛ همان بخشی که بدن را از حالت جنگ و گریز به حالت آرامش می‌برد.

۲. استراحت‌های کوتاه و واقعی
وقتی مغز درگیر کار سنگین است، ۵ دقیقه فاصله گرفتن از صفحه‌ی نمایش و نگاه کردن به منظره یا آسمان کافی است تا شبکه‌های خلاقیت دوباره فعال شوند.

۳. خواب کافی و منظم
کم‌خوابی باعث افزایش کورتیزول و کاهش تمرکز می‌شود. اما نکته‌ی مهم‌تر، کیفیت خواب است: خواب عمیق شبانه به مغز اجازه می‌دهد مواد زاید شیمیایی ناشی از استرس را پاک کند.

۴. محدود کردن محرک‌های دیجیتال
هر اعلان موبایل یک ضربه کوچک به تمرکز است. خاموش کردن اعلان‌ها یا گذاشتن موبایل در فاصله‌ی دور هنگام کار، شبیه بستن در اتاق تمرکز است.

۵. تماس با طبیعت
قدم زدن در فضای باز، نگاه کردن به درخت‌ها یا حتی نور طبیعی آفتاب، سطح سروتونین را افزایش می‌دهد و بخش‌های هیجانی مغز را متعادل می‌کند.

تمرکز، مهارتی رو به فراموشی

در سال‌های اخیر پژوهشگران از پدیده‌ای به نام Attention Fatigue یا «خستگی توجه» صحبت می‌کنند. یعنی همان حالتی که ذهن دیگر توان انتخاب ندارد و هر محرکی می‌تواند حواس را ببرد. این خستگی حاصل زیستن در فرهنگی است که از ما می‌خواهد همیشه در دسترس، سریع و چندکاربره باشیم.

ذهن انسان اما برای این ساخته نشده. ذهن ما برای تمرکز عمیق و دوره‌های استراحت طراحی شده است، نه برای بمباران دائمی اطلاعات. بازگرداندن تعادل یعنی اجازه دادن به ذهن برای تنفس. و شاید اولین قدم، این باشد که به‌جای برنامه‌ریزی برای کار بیشتر، زمانی برای هیچ‌کاری نکردن برنامه‌ریزی کنیم.

امید بازگشت

در پایان مقاله آمده است که اثرات منفی استرس مزمن می‌توانند برگشت‌پذیر باشند؛ به شرطی که بدن و ذهن را در مسیر آرامش واقعی قرار دهیم. این به معنی فرار از دنیا نیست؛ بلکه یعنی تنظیم رابطه‌مان با آن.

گاهی کافی است چند دقیقه در روز آگاهانه تنفس کنیم، چند ساعت خواب منظم داشته باشیم، یا لحظه‌ای به آسمان نگاه کنیم. مغز یادش می‌آید چطور آرام باشد.

شاید بزرگ‌ترین درمان، بازگشت به سادگی باشد:
به حال، به بدن، به نفس.

منبع اصلی: Popular Science – “Stress and anxiety wear down your brain. Here’s how to fight back.”

مقالات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا