تأثیر لایکها بر ذهن ما؛ بازخوردهای آنلاین چطور سلامت روان را شکل میدهند

ما برای دیده شدن مینویسیم یا برای معنا؟ روایت ذهن در عصر لایک
ما هر روز چیزی مینویسیم، تصویری میگذاریم، فکری را با جهان به اشتراک میگذاریم و چند ثانیه بعد منتظر میمانیم تا ببیینیم چه میشود. چند نفر لایک کردند؟ چه کسی واکنش نشان داد؟ چند نفر بیتفاوت از کنارمان گذشتند؟ شبکههای اجتماعی در ظاهر ابزار ارتباطاند، اما پژوهشی تازه از گروهی در دانشگاه UCLA نشان میدهد که این بازخوردهای کوچک مجازی، یکی از قویترین نیروها در شکلدهی به سلامت روان مدرناند.
پژوهش با عنوان The Role of Likes: How Online Feedback Impacts Users’ Mental Health بر پایهی اسکن مغزی نوجوانان و بزرگسالان انجام شده و بررسی میکند وقتی فرد یک پست را در شبکههای اجتماعی منتشر میکند و بازخورد مثبت یا منفی میگیرد، چه اتفاقی در مغز و روانش میافتد. یافتهها نشان دادند که دریافت لایک، درست همان نواحی مغز را فعال میکند که در مواجهه با پاداشهای واقعی مثل غذا یا تحسین اجتماعی فعال میشوند. یعنی مغز انسان «توجه» را مثل پاداش تفسیر میکند.
اما نکته نگرانکننده اینجاست: همانطور که مغز به لذت لایک عادت میکند، به نبودش هم حساس میشود. در نبود بازخورد مثبت، همان نواحی که در افسردگی یا احساس طردشدگی فعالاند، روشن میشوند. یعنی نبود واکنش یا بیتوجهی آنلاین، از نظر مغز تقریباً معادل احساس طرد اجتماعی در دنیای واقعی است.
در بخش دیگری از پژوهش، شرکتکنندگان در معرض پستهایی قرار گرفتند که واکنشهای متفاوت داشتند. کسانی که پستهای پُر لایک میدیدند، احساس تعلق و انگیزه بیشتری گزارش کردند؛ درحالیکه دیدن پستهایی با لایک کم، باعث کاهش حس خودارزشمندی و افزایش مقایسه اجتماعی شد. این یافتهها نشان میدهد که شبکههای اجتماعی فقط ابزار مشاهده نیستند، بلکه محیطیاند که در آن ساختار ارزشگذاری ذهنی ما بازتعریف میشود.
محققان میگویند یکی از اثرات ظریف اما مداوم شبکههای اجتماعی، ایجاد «شرطیسازی پاداش» است. یعنی مغز یاد میگیرد که احساس ارزشمندی را به بازخورد بیرونی گره بزند. هر بار که لایک میگیریم، سیستم دوپامین فعال میشود و هر بار که نادیده گرفته میشویم، افتی در همان مدار رخ میدهد. این چرخه اگر تکرار شود، ذهن به تدریج خود را با معیارهای بیرونی میسنجد، نه تجربهی درونی.
البته تأثیر لایک برای همه یکسان نیست. پژوهشگران دریافتند که سطح تأثیرپذیری به دو عامل بستگی دارد: میزان عزتنفس پایه و سبک استفاده از شبکه اجتماعی. افرادی که از پیش عزتنفس بالاتری دارند، واکنششان به بازخورد کمتر نوسان دارد و از شبکه برای ارتباط واقعی استفاده میکنند، نه تأییدگیری. در مقابل، کسانی که خودارزشیشان به نظر دیگران وابسته است، بیشترین افت روانی را تجربه میکنند.
از سوی دیگر، تفاوت سنی هم نقش مهمی دارد. نوجوانان نسبت به بازخورد آنلاین حساسترند، چون در مرحلهای از رشد مغزی قرار دارند که نواحی مرتبط با پاداش زودتر از نواحی کنترل و قضاوت رشد میکند. به همین دلیل است که جوانترها بیشتر دچار اضطراب و نوسان خلقی ناشی از فضای مجازی میشوند.
اما آیا باید از لایکها فرار کرد؟ نویسندگان مقاله میگویند نه. هدف حذف نیست، بلکه آگاه شدن از تأثیر است. وقتی بفهمیم لایک صرفاً علامتی از بازخورد اجتماعی است نه معیاری از ارزش شخصی، قدرتش کم میشود. درست مثل کسی که بداند اعتیاد به قند، نتیجه پاداش مغزیست نه نیاز واقعی بدن.
آنها پیشنهاد میکنند که کاربران، مخصوصاً نوجوانان، یاد بگیرند بین «اشتراک برای دیده شدن» و «اشتراک برای معنا» تفاوت بگذارند. محتوایی که از معنا میآید، رضایتی درونی تولید میکند حتی اگر بازخورد کم بگیرد. اما محتوایی که فقط برای واکنش ساخته شده، در نهایت فرد را خسته و مضطرب میکند، چون وابسته به چیزی بیرونی است که همیشه در کنترلش نیست.
در پایان مقاله آمده است که شاید مهمترین مهارت دیجیتال قرن بیستویکم نه دانستن الگوریتمها، بلکه شناخت خود باشد. یاد بگیریم که ارزش ما در نگاه دیگران تعریف نمیشود، بلکه در کیفیت رابطهمان با خودمان است. لایکها میآیند و میروند، اما آرامش ذهنی با هیچ واکنشی سنجیده نمیشود.
منبع: arxiv.org – The Role of Likes: How Online Feedback Impacts Users’ Mental Health