روانشناسی

وقتی «منِ ما» چند تکه می‌شود.

انسان مدرن دیگر یک چهره ندارد. در هر محیط و جمعی، خودی متفاوت از او ظاهر می‌شود: در جمع دوستان صمیمی، در محل کار، در شبکه‌های اجتماعی، در خانواده و حتی در خلوت ذهنی خودش. این چندپارگی شاید در نگاه اول نشانه‌ی بی‌ثباتی به نظر برسد، اما روان‌شناسان می‌گویند در جهانی که هویت‌ها مدام در حال تغییر و بازتعریف‌اند، توانایی جابه‌جایی میان «من‌های مختلف» نوعی مهارت بقاست.

در گذشته، هویت اجتماعی معمولاً ثابت بود. انسان یا عضو یک طبقه بود یا پیرو یک مذهب یا ساکن یک محل. اما در جهان شبکه‌ای امروز، ما با سرعت از یک گروه به گروه دیگر عبور می‌کنیم، هم‌زمان چندین نقش داریم و به چندین جمع تعلق داریم. این وضعیت، به گفته‌ی جامعه‌شناسان، هم قدرت و هم شکنندگی تازه‌ای به ما می‌دهد: قدرت، چون می‌توانیم میان دنیای متنوعی از هویت‌ها سفر کنیم؛ شکنندگی، چون ممکن است در این سفرها خودمان را گم کنیم.

در پژوهش‌های روان‌شناسی جدید، رابطه‌ی میان «هویت اجتماعی» و «سلامت روان» بررسی شده است. نتایج نشان می‌دهد افرادی که چند هویت اجتماعی دارند، اگر بتوانند میان آن‌ها هماهنگی برقرار کنند، احساس امنیت، معنا و انسجام بیشتری دارند. آن‌ها در گروه‌های مختلف احساس دیده شدن می‌کنند و همین حس تعلق چندگانه از اضطراب و تنهایی‌شان می‌کاهد. در مقابل، کسانی که میان هویت‌های خودشان تعارض تجربه می‌کنند، بیشتر درگیر استرس و احساس گم‌گشتگی می‌شوند.

جامعه‌شناسان این پدیده را نتیجه‌ی مستقیم جهانی‌شدن و گسترش رسانه‌ها می‌دانند. جهان امروز، با سرعت بی‌سابقه‌ای ما را در معرض فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و سبک‌های زندگی متفاوت قرار داده است. شبکه‌های اجتماعی هم مرزهای سنتی را پاک کرده‌اند. در نتیجه، «من» دیگر فقط در آینه‌ی خانواده یا هم‌وطنان شکل نمی‌گیرد، بلکه در تماس مداوم با «دیگری» جهانی بازتاب پیدا می‌کند. این بازتاب دائمی باعث می‌شود فرد مدام بین نقش‌هایش در رفت‌و‌برگشت باشد.

با این حال، روان‌شناسی مدرن به ما یادآوری می‌کند که هویت جمعی الزاماً نباید منبع تعارض باشد. اگر فرد بتواند به جای حذف یکی از نقش‌هایش، میان آن‌ها گفت‌وگو برقرار کند، احساس پایدارتری از خویشتن خواهد داشت. در واقع، هویت امروزی دیگر چیزی نیست که «داشته باشیم»، بلکه چیزی است که «می‌سازیم». و این ساختن، هر روز، در هر ارتباط و انتخاب تازه ادامه دارد.

در نهایت، شاید بتوان گفت انسان معاصر در جست‌وجوی نوعی «تعلق سیال» است؛ تعلقی که اجازه دهد هم بخشی از جمع باشد و هم استقلال خود را حفظ کند. میان فردیت و جمع‌بودگی در رفت‌وآمد است، و در همین رفت‌و‌برگشت، معنای تازه‌ای از بودن را تجربه می‌کند.

منابع:
Hu, J. et al. (2024). Social Identity and Social Cohesion: A Meta-Analytic Review. Frontiers in Psychology.
Ramos, M. et al. (2024). Multiple Social Identities and Well-being. British Journal of Social Psychology.

مقالات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا