👻 The Conjuring: Last Rites

وقتی واقعیت، خودش ترسناکتر از خیال میشود
دنیای The Conjuring همیشه بر مرز باریکی میان باور و ترس حرکت کرده؛ مرزی که نمیدانیم واقعاً وجود دارد یا در ذهن ما ساخته شده است.
با اکران فیلم جدید این مجموعه، یعنی The Conjuring: Last Rites، جیمز وان و تیم خلاقش یکبار دیگر نشان دادهاند که میتوانند ترس را از دل باور بیرون بکشند، نه صرفاً از دل خون و جیغ.
این فیلم همزمان ادامهی یک فرنچایز محبوب و نوعی بازگشت به ریشههای آن است؛ همان جایی که «ترس» نه در هیولا، بلکه در ایمان، شک و تاریکیِ پشت ذهن آدمی پنهان است.
🔮 داستانی که با واقعیت بازی میکند
فیلم با همان ادعای آشنا آغاز میشود: “بر اساس پروندهای واقعی از آرشیو اد و لورِین وارن”. و همین جمله کافی است تا ذهن تماشاگر از همان لحظه وارد بازی دوگانهای شود، بازی میان واقعیت و اغراق سینمایی.
در Last Rites، زوج معروف دنیای فراطبیعی، وارد یکی از پیچیدهترین پروندههای خود میشوند: ماجرای خانوادهی Smurl در دههی ۸۰ میلادی، که مدعی بودند خانهشان در پنسیلوانیا تسخیر شده است.
فیلم با هوشمندی بین روایت مستندگونه و وحشت کلاسیک در نوسان است. ما شاهد کابوسهایی هستیم که بهتدریج رنگ واقعیت میگیرند، و واقعیتهایی که چنان غیرقابلباورند که شبیه کابوس به نظر میرسند. در حالی که روایت آرام پیش میرود، مخاطب مدام با خودش میپرسد: آیا این اتفاقها واقعاً افتادهاند؟ یا ذهن انسان، وقتی با ترس روبهرو میشود، خودش به بزرگترین عامل وحشت تبدیل میشود؟
🎥 فیلمی خوشساخت، حتی در سکوت
از لحاظ فنی، Last Rites یکی از دقیقترین فیلمهای ترسناک چند سال اخیر است.
کارگردانی متیو پاتریکوس با تمرکز بر نور و ریتم باعث شده ترس به شکل ناگهانی و هیجانی نباشد، بلکه آهسته در ذهن تماشاگر نفوذ کند. نورهای زرد و خاکستری، صداهای خفه و محیط بسته، همه دستبهدست هم دادهاند تا فیلم بیشتر شبیه تجربهای روانی باشد تا صرفاً ژانر ترس. حتی در لحظاتی که هیولایی در کار نیست، صدای زمزمهها و سایهها کافیاند تا اضطراب درونی ایجاد کنند.
فیلم در استفاده از جلوههای ویژه همخویشتندار است؛ چیزی که در آثار اخیر هالیوود کمتر دیده میشود. هیچ صحنهای از آن احساس مصنوعی بودن نمیدهد، چون ترس از خودِ محیط میآید، نه از کامپیوتر.
و این همان چیزی است که فیلم را «خوشساخته» میکند: اعتماد به فضا، نه فقط حادثه.
🧠 ترس بهمثابه ایمان
یکی از نکات جذاب این فیلم، مثل بقیهی قسمتهای The Conjuring، رابطهی نزدیک بین «ایمان» و «ترس» است.
شخصیت لورِین وارن (با بازی درخشان ورا فارمیگا) در مرز میان ایمان مذهبی و ترس ماورایی قدم میزند. او باور دارد که خیر و شر واقعاً وجود دارند، اما در طول فیلم میبینیم که این باور چقدر شکننده است.
فیلم بهنوعی یادآور این حقیقت ساده است که ترس، فرزند ایمان است، هرچه ایمان شدیدتر، شک و وحشت هم ژرفتر. در نتیجه، لحظات خوفانگیز فیلم فقط با جیغ و لرزش دوربین ساخته نمیشوند؛ با تردید، دعا، نگاههای لرزان، و احساس گناه ساخته میشوند.
در واقع، Last Rites بیش از آنکه فیلمی دربارهی ارواح باشد، فیلمی دربارهی انسان است، دربارهی اینکه وقتی جهان معنوی فرو میریزد، انسان چگونه درون خودش جهنم میسازد.
⚡ واقعیت؛ بهترین تبلیغ ترس
جذابترین بخش The Conjuring: Last Rites همان «بر اساس واقعیت بودن» آن است. حتی اگر بدانیم بخشهایی از داستان ساخته و پرداختهی ذهن نویسنده است، باز هم ذهن ما نمیتواند در برابر کلمهی “True Story” مقاومت کند. ما میخواهیم باور کنیم که چنین چیزهایی واقعاً ممکناند.
همین نقطه است که فیلم از مرز سرگرمی عبور میکند و به تجربهای ذهنی تبدیل میشود. ترس وقتی واقعیتر به نظر میرسد، عمیقتر عمل میکند، و تیم جیمز وان استادانه از همین حس استفاده کرده است.
شاید واقعیت پروندهی اسمِرلها هرگز بهطور قطعی ثابت نشده باشد، اما برای تماشاگر، حقیقت در این فیلم چیزی بیرون از مدار منطق است. واقعیت، در The Conjuring، چیزی نیست که در بیرون اتفاق میافتد؛ بلکه چیزی است که درون ما بیدار میشود.
🎭 بازیها؛ ترس را انسانی میکنند
ورا فارمیگا و پاتریک ویلسون که حالا دیگر نماد این مجموعهاند، هنوز هم موفق میشوند بین عشق و ایمان و ترس تعادلی لطیف برقرار کنند. فارمیگا مخصوصاً در سکانسهای سکوت، ترس را با چشمانش منتقل میکند، نه با فریاد. او زن مؤمنی است که میداند دیدن جهنم قیمت سنگینی دارد و همین تضاد، شخصیتش را باورپذیر میکند.
در مقابل، ویلسون با آرامش و قدرتش نقش پناه را ایفا میکند؛ کسی که با منطق علمی میخواهد چیزی را توضیح دهد که از منطق فراتر است. این دو بازیگر مثل دو قطب مغناطیس، ترس را در میان خودشان نگه میدارند، همیشه نزدیک، همیشه کنترلشده.
🔥 ترسی که تا تیتراژ ادامه دارد
فیلم در دقایق پایانی، وقتی پرونده بهظاهر بسته میشود، باز هم حس آرامش نمیدهد. درواقع Last Rites از آن فیلمهایی است که حتی در پایان، نمیگذارد ذهنتان خاموش شود. تیتراژ پایانیاش با تصاویر واقعی از خانهی اسمِرلها همراه است؛ عکسهای قدیمی، صداهای ضبطشده، و جملات شاهدان.
درست همانجا که فکر میکنی همهچیز تمام شده، فیلم دوباره زمزمه میکند: “شاید هنوز هم ادامه دارد…”
و همین جمله کافی است تا چراغ اتاقت را تا صبح خاموش نکنی.
✍️ جمعبندی
The Conjuring: Last Rites ثابت میکند که این فرنچایز هنوز زنده است؛ هنوز هم میتواند ترس را از درون باور بیرون بکشد، نه فقط از دل هیولا. فیلم خوشساخته، دقیق، و از نظر فضاسازی یکی از منسجمترین آثار مجموعه است.
اما شاید بزرگترین موفقیتش در این باشد که تماشاگر را با خودش شریک ترس میکند، ترسی که دیگر فقط از پرده نمیآید، بلکه از ذهن خود ما میجوشد.
و حتی وقتی تیتراژ بالا میرود، صدایی در گوشمان میگوید: ترس تمام نشده. فقط شکلش عوض شده.
IMDB