ذهن مدرن در جستوجوی رضایتی است که خودش آن را فراری میدهد.

تقریباً برای همهی ما آشناست: لحظهای که به چیزی که مدتها دنبالش بودیم میرسیم – ارتقای شغلی، خرید خانه، سفر، یا حتی عشق – و بعد از مدت کوتاهی، حس خالیِ عجیبی به سراغمان میآید. انگار ذهن میگوید: «خب، حالا بعدش چی؟»
پژوهشی تازه با عنوان The Pursuit of More: Why Satisfaction Keeps Escaping Us در Journal of Experimental Psychology به همین چرخه میپردازد؛ چرخهای که پژوهشگران نامش را تلهی رضایت گذاشتهاند.
در این پژوهش آمده است که مغز انسان، برخلاف تصور، برای «رضایت» طراحی نشده، بلکه برای «پیگیری» ساخته شده است. از نظر زیستی، این واکنش مفید بوده؛ چون اجداد ما اگر زود راضی میشدند، از تلاش برای بقا بازمیماندند. اما در دنیای مدرن، همین مکانیسمِ بقا به منبع نارضایتی دائمی تبدیل شده است.
در یکی از آزمایشها، از شرکتکنندگان خواسته شد فهرستی از اهداف شخصی خود را بنویسند و احساسشان را در سه مرحله ثبت کنند: زمانی که هنوز به هدف نرسیدهاند، هنگام رسیدن، و یک هفته پس از رسیدن. نتایج نشان داد که سطح رضایت، درست بعد از موفقیت به اوج میرسد، اما ظرف چند روز به نقطهی اولیه برمیگردد؛ گاهی حتی پایینتر.
پژوهشگران این پدیده را hedonic adaptation یا «عادت لذت» مینامند. یعنی ذهن، بهسرعت به شرایط جدید عادت میکند و حس لذت را خنثی میسازد.
اما نکتهی جالبتر اینجاست که هرچه انسان آگاهتر و تحصیلکردهتر باشد، این چرخه برایش شدیدتر است. چون ذهن تحلیلگر، حتی در اوج لذت، در حال ارزیابی است: «آیا این کافی است؟ آیا میتوانستم بهتر انجام دهم؟ آیا دیگران بیشتر از من دارند؟»
در واقع، ذهن مدرن نه فقط از کمبود، بلکه از مقایسه تغذیه میکند.
به قول یکی از نویسندگان مقاله:
«ما امروز نه از نداشتن، بلکه از ناتوانی در رضایت رنج میبریم.»
در بخش دیگری از تحقیق، پژوهشگران نشان دادند که شبکههای اجتماعی این چرخه را تقویت میکنند. هر پست، هر تصویر و هر موفقیت دیگران، ذهن را تحریک میکند که هدف جدیدی بسازد. حتی شادی دیگران، در مغز ما همان بخشهایی را فعال میکند که احساس گرسنگی را کنترل میکنند. یعنی دیدن موفقیت دیگران، مثل دیدن غذایی است که نمیتوانی بخوری.
اما راهحل چیست؟
پژوهشگران تأکید میکنند که نباید در پی حذف میل یا هدف باشیم، بلکه باید نوع رابطهمان با آن را تغییر دهیم. میل بخشی از زندگی است، اما وقتی با رضایت همزیستی ندارد، تبدیل به بیقراری میشود.
راه خروج از تلهی رضایت، درک این نکته است که «احساس کامل بودن» یک مقصد نیست، بلکه لحظهای است که باید آگاهانه در آن توقف کرد.
در آزمایش دیگری، گروهی از شرکتکنندگان تمرین سادهای انجام دادند:
هر روز سه دقیقه به چیزی که همین حالا دارند توجه کنند؛ بدون قضاوت، بدون مقایسه، فقط مشاهده. پس از دو هفته، میزان احساس رضایت و آرامش در آنها بهطور قابل توجهی افزایش یافت.
این نتیجه نشان داد که رضایت از «بهدست آوردن» نمیآید، بلکه از «دیدنِ دوبارهی داشتهها» میآید.
پژوهشگران در جمعبندی مقاله مینویسند:
«انسان مدرن از ترس رکود، هرگز نمیایستد. اما شاید توقف، همان چیزی باشد که همیشه دنبالش بوده است.»
اگر ذهن ما ماشین جستوجوست، پس رضایت، هنر خاموش کردن موتور در لحظهی درست است.
چیزی که از بیرون نمیآید، بلکه در دل همین لحظهی معمولی پنهان شده است.
منبع: Journal of Experimental Psychology – The Pursuit of More: Why Satisfaction Keeps Escaping Us




