روانشناسیفیلم و سریال

بازنمایی سلامت روان در رسانه‌ها؛ چرا هنوز واقعیت نادیده گرفته می‌شود؟

وقتی تلویزیون سکوت می‌کند، روایت‌ها فریاد می‌زنند.

در دنیایی که اضطراب، افسردگی و فشار روانی به بخشی از تجربه روزمره بدل شده، هنوز تصویر سلامت روان در رسانه‌ها بیش از آنکه واقعی باشد، نمایشی است. پژوهش تازه‌ای از American Psychological Association نشان می‌دهد که با وجود پیشرفت‌های فرهنگی در گفتگو درباره ذهن و احساس، فیلم‌ها و سریال‌ها هنوز از واقعیت روان انسان عقب مانده‌اند. به‌زعم این مطالعه، بازنمایی سلامت روان در آثار تصویری، ترکیبی از اغراق، حذف و سکوت است؛ سکوتی که هزینه‌هایش را مردم واقعی در زندگی روزمره می‌پردازند.

گزارش مرکز مطالعات آننبرگ دانشگاه کالیفرنیا، که صد فیلم پرفروش سال ۲۰۲۲ را بررسی کرده، تصویر روشنی از این شکاف ارائه می‌دهد. از میان ۳۸۱۵ شخصیت بررسی‌شده، تنها ۲.۱ درصد با نوعی اختلال روانی نمایش داده شده‌اند. این رقم در جهانی که از هر پنج نفر یک نفر تجربه‌ی نوعی اختلال روانی دارد، به‌وضوح غیرواقعی است. از سوی دیگر، بیشتر این نمایش‌ها هم منفی بوده‌اند: شخصیت‌هایی خطرناک، غیرقابل‌اعتماد یا به‌ظاهر غیرقابل‌درمان. یعنی به جای اینکه مخاطب با درک و همدلی روبه‌رو شود، با هراس و فاصله روبه‌رو می‌شود.

این نابرابری تصویری تنها آمار نیست، بلکه روایتی ناعادلانه از انسان است. پژوهشگران معتقدند که سینما و تلویزیون، حتی وقتی می‌خواهند به موضوعات روانی بپردازند، اغلب به دام درام می‌افتند. اختلال دوقطبی در قالب نبوغ و جنون تصویر می‌شود، اضطراب به وسواس تبدیل می‌شود، و افسردگی یا خودکشی در قالب تراژدی شاعرانه درمی‌آید. اما واقعیت سلامت روان چنین نیست؛ معمولی‌تر، خاکستری‌تر و انسانی‌تر است.

در گزارش APA آمده است که یکی از مهم‌ترین پیامدهای این بازنمایی ناقص، افزایش انگ اجتماعی است. وقتی در رسانه‌ها کسانی که با مشکلات روانی مواجه‌اند اغلب خطرناک، درمان‌ناپذیر یا حتی مقصر جلوه داده می‌شوند، در دنیای واقعی مردم از ترس قضاوت، سکوت می‌کنند. کسی که دچار اضطراب یا افسردگی است، کمتر به درمانگر مراجعه می‌کند چون نگران است برچسب «بیمار» یا «ضعیف» بخورد. به گفته‌ی نویسندگان این مطالعه، این چرخه‌ی سکوت و ترس، نتیجه‌ی مستقیم تصاویری است که ما می‌بینیم.

البته رسانه تنها مقصر نیست. ساختار تولید محتوا در صنعت سرگرمی بر پایه‌ی اغراق بنا شده است. شخصیت باید متفاوت باشد، بحران باید شدت داشته باشد و مخاطب باید شوکه شود. این منطق، سلامت روان را نیز به یک ابزار دراماتیک تبدیل کرده. به‌جای پرداخت واقعی و تدریجی، بیماری روانی اغلب به نقطه‌ی عطف داستان یا دلیل جنایت بدل می‌شود. همان‌طور که یکی از روان‌شناسان مشارکت‌کننده در پژوهش می‌گوید: «در فیلم‌ها بیماری روانی یا نابغه می‌سازد یا هیولا. درحالی‌که در زندگی، اغلب فقط انسانی خسته و جست‌وجوگر می‌سازد.»

در سال‌های اخیر البته نمونه‌هایی از نمایش‌های دقیق‌تر هم دیده می‌شود. سریال‌هایی مثل BoJack Horseman یا Euphoria تلاش کرده‌اند پیچیدگی و رنج درونی شخصیت‌ها را نشان دهند بدون آنکه به دام اغراق بیفتند. همین روند، به گفته‌ی پژوهشگران، می‌تواند زمینه‌ساز تغییر باشد. وقتی شخصیت‌ها واقعی‌تر می‌شوند، مخاطب هم به‌جای قضاوت، شروع به درک می‌کند.

اما این تغییر هنوز پراکنده است و بیشتر نتیجه‌ی تلاش نویسندگان و کارگردانان مستقل است تا سیاست‌های بزرگ رسانه‌ای. هنوز در بسیاری از محصولات تلویزیونی و سینمایی، مشاوران روان‌شناسی حضور ندارند، و بازنمایی اختلالات روانی بدون آگاهی علمی انجام می‌شود. در حالی‌که همان‌طور که پژوهش APA پیشنهاد می‌کند، حضور متخصصان سلامت روان در مراحل نگارش فیلمنامه و تولید می‌تواند تفاوتی واقعی ایجاد کند؛ همان‌طور که مشاوران نظامی یا حقوقی به واقع‌گرایی آثار کمک می‌کنند.

مسئله‌ی بازنمایی سلامت روان در رسانه‌ها فقط درباره‌ی «درست نشان دادن» نیست، درباره‌ی درست فهمیدن است. چون تصویرها، حتی نادقیق‌ترینشان، به ذهن جمعی شکل می‌دهند. وقتی ذهن جمعی با کلیشه تغذیه شود، گفت‌وگو درباره روان به حاشیه می‌رود. اما اگر رسانه تصمیم بگیرد پیچیدگی را بپذیرد، شاید بتواند سکوت را بشکند.

در پایان گزارش آمده است که مسیر درست از آموزش و همکاری شروع می‌شود: آموزش سازندگان محتوا درباره واقعیت اختلالات روانی، همکاری میان متخصصان سلامت روان و هنرمندان، و ترغیب رسانه‌ها به روایت‌های انسانی‌تر. چون اگر روایت درست گفته شود، می‌تواند درمانگر باشد.

در جهانی که اضطراب و تنهایی به امری جمعی بدل شده، شاید وقت آن رسیده که تلویزیون و سینما از قهرمانان خیالی فاصله بگیرند و به انسان‌های واقعی برگردند؛ همان‌هایی که هنوز با لبخند، اضطرابشان را پنهان می‌کنند.

منبع: APA – Psychology and Hollywood: Mental Health

مقالات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا